ماهان جون منماهان جون من، تا این لحظه: 8 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

ماهان دنیای مامان و بابا

بازیابی رمز اختصاصب

سلام وقتتون بخیر.ببخشید من این وبلاگ رو برای پسرم ایجاد کردم سال ۹۵ و الان میخوام پست‌هایی که روشون قفل گذاشتم باز کنم اما متاسفانه رمز اختصاصی سایتمو یادم رفته.میشه لطفا راهنمایی کنید چطوری میتونم اونها رو باز کنم و رمز رو چطور میتونم بازیابی کنم.ممنونم
20 بهمن 1402

تولد سه سالگی

به نام خالق یکتا امروز سه شنبه 15 آبان 97 هست و من توی اتاقم تو اداره هستم.فردا سالگرد قشنگترین و بهترین روز زندگی منه.روزی که خدا بهترین و لذت بخشترین نعمتشو به من هدیه داد.نعمت  مادری. همیشه مادرامون و مادربزرگامون وقتی میخواستند از عشق بی پایان خودشون به بچه هاشون بگند میگفتند تا مادر نشی نمیفهمی.و من همیشه به چشم یه جمله کلیشه ای و تکراری به این حرف نگاه میکردم.اما الان که خودم مادر شدم عمق این جمله رو با همه وجودم درک میکنم.واقعا فقط یه مادر میتونه چنین عشقی رو تجربه کنه.یه حس غریب و بی حد و اندازه و شاید عجیب. پسر عزیزم، فردا وارد چهار سالگی میشی و یه دفتر جدید از زندگی پیش روی تو...
15 آبان 1397

عشق اسب

خوب دوباره یه فیدبک بزنیم به عقب. ✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ [img:photos/6050592151437421033.jpg] خوب یه فیدبک بزنیم به قبل.تو این پست میخوام خاطره رفتن به مهد رو برات بگم و عکسای اولین روزایی که رفتی به مهد کودک رو برات میزارم عزیزم. تو شیش ماه اولی که من مرخصی داشتم وخونه بودم پیش گوگولچه حتی برای یه لحظه هم تو رو از خودم جدا نکردم.حالا برام خیلی سخت بود که بخوام تو رو روزی شیش هفت ساعت از خودم دور کنم.ولی خوب چاره ای نبود و باید هر دومون عادت میکردیم.خوبیش این بود که مهد کودکی که کنار ادارمون بود قبول کردن که گوگولچه رو نگه دارن.آخه اونجا فقط بچه های زیر سه سالو نگه میداشتن ولی من باهاشون صحبت کردم و قرار شد که یه مربی خصوصی...
10 مهر 1396

ماهان خان به مهد کودک میرود

خوب یه فیدبک بزنیم به قبل.تو این پست میخوام خاطره رفتن به مهد رو برات بگم و عکسای اولین روزایی که رفتی به مهد کودک رو برات میزارم عزیزم. تو شیش ماه اولی که من مرخصی داشتم وخونه بودم پیش گوگولچه حتی برای یه لحظه هم تو رو از خودم جدا نکردم.حالا برام خیلی سخت بود که بخوام تو رو روزی شیش هفت ساعت از خودم دور کنم.ولی خوب چاره ای نبود و باید هر دومون عادت میکردیم.خوبیش این بود که مهد کودکی که کنار ادارمون بود قبول کردن که گوگولچه رو نگه دارن.آخه اونجا فقط بچه های بالای سه سالو نگه میداشتن ولی من باهاشون صحبت کردم و قرار شد که یه مربی خصوصی برای گوگولچه بگیرن با یه اتاق اختصاصی برای ماهان خان.  این شد که از تاریخ اول...
9 مرداد 1396

ماهان کچلی🙈🙈

✍️ ارسال مطلب و عکس در وبلاگ  از امروز میخوام هر وقت تونستم وبلاگت رو به روز کنم.قول میدم مطالب و خاطرات یه سال گذشته رو هم به مرور برات بزارم نفسم چند شب پیش بابایی موهاتو از ته زد.من خیلی غصه خوردم.ولی خوب موهاتم یه کم کرکی شده بود و بابا گفت بزنیم تا یه دست بشه.منم قبول کردم ولی فکر نمیکردم دیگه اینقدر زیاد کچل بشی.ببخشید مامان جون☹️☹️☹️☹️ دوتا عکس آخر یه شب خوب بهشت در مادر با خاله جونیا                           ...
5 مرداد 1396

ماهان خان مسلمان تر میشود!!!

در این پست میخوام خاطره ختنه شدنت رو بگم برات راستش از قبل کلی تحقیق کرده بودم هم در مورد دکتر و هم در مورد روش انجام.بالاخره بعد از کلی تحقیق به این نتیجه رسیدم که بهتره از روش حلقه استفاده کنیم و دکتر هم دکتر فتوت. خلاصه دو روز بعد از عقد خاله فاطمه یعنی 95/02/19 من و بابا حجت در معیت گوگولچه راهی مطب دکتر فتوت شدیم.تو راه رفتن، تو کلی میخندیدی و شاد بودی و من همش میگفتم بمیرم برات که یه ساعت دیگه قراره جیز بشی. خلاصه رفتیم مطب و دکتر به بهانه خریدن دارو منو فرستاد بیرون از مطب.چون خیلی استرس داشتم.خلاصه وقتی برگشتم دیدم کار از کار گذشته و جیگر منو بردن تو اتاق و مشغول انجام این کار وحشتناک هستن.بابا ه...
4 مرداد 1396

دلنوشته های مامان زهرا

سفارش زیبای امام علی (ع) به مالک اشتر: اﻱ ﻣﺎﻟﻚ ! ﺑﺪﺍﻥ ﺍﮔﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﻮﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﻫﺎﯼ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻣﺘﻬﻢ ﻣﺍﻴﻜﻨﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎﺵ . ﺍﮔﺮﺷﺮﻳﻒ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻜﺎﺭﺑﺎﺷﯽ ﻓﺮﻳﺒﺖ ﻣﻴﺪﻫﻨﺪ ، ﻭﻟﯽ ﺷﺮﻳﻒ ﻭﺩﺭﺳﺘﻜﺎﺭ ﺑﺎﺵ . ﻧﻴﻜﻴﻬﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﺕ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ، ﻭﻟﯽ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺑﺎﺵ . ﺑﻬﺘﺮﻳﻨﻬﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺑﺒﺨﺶ ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﺍﻧﺪﻙ ﺑﺎﺷﺪ در ﺍﻧﺘﻬﺎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﺩﻳﺪ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻲ ﻣﺎﻧﺪ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﻮ ﻭ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻮﺳﺖ، ﻧﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺗﻮ ﻭﻣﺮﺩﻡ ……. پسر عزیزم نمیدونم الان که این نوشته ها رو میخونی در کدوم نقطه از زندگی ایستادی، ولی هر جا...
4 مرداد 1396